هیچکس اشکی برای ما نریخت، هر که با ما بود از ما می گریخت ، چند روزیست حالم دیدنی است ، حال من از این و آن پرسیدنی ست ، گاه بر روی زمین زل میزنم ، گاه بر حافظ تفأل میزنم ، حافظ فالم را گرفت ، یک غزل آمد که حاالم را گرفت ، ما ز یاران چشم دوستی داشتیم ، خود غلط بود آنچه میپنداشتیم.
2 امتیاز + /
0 امتیاز - 1390/06/22 - 07:41